فقر وتهیدستی در کشورهای ثروتمند
با ساختن خانه های مجلل و لوکس و پر تجمل طبقه وابسته به استعمار که دچار بحران هویت و تنزل فرهنگی است، کوشش می نماید بر عقده حقارتش در برابر خارجیان و ضعف فرهنگیش در برابر مردم مستعمره غلبه کند.
شرایط اقتصادی - اجتماعی فقرای اجتماعی را از ثروتمندان جدا می کند
چکیده:
با ساختن خانه های مجلل و لوکس و پر تجمل طبقه وابسته به استعمار که دچار بحران هویت و تنزل فرهنگی است، کوشش می نماید بر عقده حقارتش در برابر خارجیان و ضعف فرهنگیش در برابر مردم مستعمره غلبه کند.
تعداد کلمات: 1307 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
با ساختن خانه های مجلل و لوکس و پر تجمل طبقه وابسته به استعمار که دچار بحران هویت و تنزل فرهنگی است، کوشش می نماید بر عقده حقارتش در برابر خارجیان و ضعف فرهنگیش در برابر مردم مستعمره غلبه کند.
تعداد کلمات: 1307 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
نویسنده: شاپور رواسانی
در مستعمرات نه فقط سدی از شرایط اقتصادی - اجتماعی فقرای اجتماعی را از ثروتمندان جدا می کند، بلکه در بسیاری از پایتختهای کشورهای مستعمره محل اقامت ثروتمندان و سرمایه داران بزرگ از مردم عادی جداست و در پاره ای از این شهرها، مرزهای اقامتی با دیوار از یکدیگر جدا شده اند. ساختن برجها و ساختمانهای مجلل و با شکوه یا کشیدن جاده های عریض در شهرهای بزرگ مستعمرات و به خصوص در پایتخت این کشورها پرده ایست که طبقه وابسته به استعمار روی فقر اجتماعی در مستعمرات میکشد. با ساختن خانه های مجلل و لوکس و پر تجمل طبقه وابسته به استعمار که دچار بحران هویت و تنزل فرهنگی است، کوشش می نماید بر عقده حقارتش در برابر خارجیان و ضعف فرهنگیش در برابر مردم مستعمره غلبه کند. این طبقه مدام در تلاش است که در خارج از کشور مستعمره و در کشورهای سرمایه داری استعماری با اندوختن ثروت، محلی امن برای روزهای مبادا آماده کند، زیرا مأمن حقیقی این طبقه وابسته کشور و جامعه ای که در آن متولد شده، بزرگ شده و زیست میکند نیست؛ بلکه گوشه ای در یک کشور سرمایه داری استعماریست. وجود محلات وسیع فقیرنشین در اطراف پایتختهای مستعمرات نشان دهنده بخشی از حضور و وجود فقر اجتماعی در این سرزمینهاست. باید دانست که منطقه نفوذ و تظاهر فقر اجتماعی در مستعمرات به محلات فقیرنشین محدود نمی شود، بلکه قسمت عمده شهرهای بزرگ و حتی نزدیک به دو سوم آنها را در بر می گیرد؛ بدین طریق که در فاصله برجها و قصرها و ساختمانهای مجلل و چه بسا درست در جوار آنها خانه های کوچک و ساده زحمتکشان تهیدست قرار گرفته است.
در جوامع مستعمراتی، فقر اجتماعی همیشه قابل رؤیت نیست بلکه در بسیاری از موارد در پشت پرده یک زندگی معمولی، یک خانه معمولی یا یک لباس معمولی پوشیده می ماند. تغییر مداوم شغل، چند شغلی شدن، اشتغال در امور غیر تولیدی برای اینکه بتوان حداقل زندگی خانوادگی را تأمین نمود. تغذیه از مواد غذایی ارزان، زندگی در مسکن ارزان و در بسیاری از موارد بدون امکانات بهداشتی، جمع آوری مواد غذایی از بقایای زباله های ثروتمندان و ... از جمله علایم آشکار و پنهان توسعه فقر اجتماعی در جوامع استعمار زده است.
فقر اجتماعی به یک سطح خاص از تعلیم و تربیت محدود نیست. در جوامع استعماری بسیاری از روشنفکران و فرهنگیان و کسانی که در امور فرهنگی و تعلیم و تربیت حتی در سطوح بالا کار می کنند از جمله قربانیان فقر اجتماعی و از شمار زحمتکشان تهیدستند؛ زیرا شرایط مادی زندگیشان در مقایسه با کار و خدمتی که انجام می دهند در سطحی بسیار نازل قرار دارد.
در بخشهای تولیدی، میزان بهره کشی از کار و نرخ ارزش اضافی بالاست. کسانی که ناگزیر نیروی کارشان را می فروشند، در همه زمینه ها چه در کارخانه ها و چه در منازل یا در معادن و امور کشاورزی و کارهای دستی یا بخشهای مختلف امور ساختمانی با توزیع از جانب کارفرمایان و سرمایه داران کوچک و بزرگ داخلی و خارجی به شدت استثمار می شوند. به علت ارزان بودن نیروی کار انسانی و مواد خام، ضریب سود در مستعمرات بسیار بالاتر از کشورهای سرمایه داری استعماریست و این بدان معناست که با سرمایه کمتر سود بیشتر می توان به دست آورد.
بیشتر بخوانید : دمکراسی در سرمایهداری
مالکیت خصوصی بر زمین و آب در بسیاری از مستعمرات در افریقا و آسیا و امریکای لاتین پیش از شروع نفوذ و سلطه کلنیالیسم و استعمار سرمایه داری امری ناشناخته یا کاملا محدود بود. با خصوصی کردن مالکیت بر زمین و آب کشورهای کلنیالیستی و سرمایه داری استعماری، کوشیدند در این سرزمینها طبقه مالک وابسته. به خود به وجود آورند که آوردند. این شیوه مالکیت که در چارچوب شیوه تولید مستعمراتی به وجود آمده و عمل می کند، از عوامل توسعه و افزایش مداوم فقر اجتماعی در مستعمرات بوده و هست.
ایجاد مزارع بزرگ برای تولید یک محصول کشاورزی (تک محصولی) و اصولا جهت یافتن تولید کشاورزی چه از نظر نوع و چه مقدار به بازار جهانی سرمایه داری که حتی امروز عامل مهم ادامه وابستگی مستعمرات به کشورهای سرمایه داری استعماری و ادامه فقر اجتماعی است از نتایج سلطه اقتصادی و سیاسی این کشورها بر مستعمرات می باشد. امروزه در بسیاری از مستعمرات تولیدات کشاورزی داخلی این کشورها نه فقط در بازارهای جهانی و در بازار سرزمینهای مجاور، بلکه حتی در درون این جوامع نیز نمی تواند با محصولات کشاورزی وارداتی از کشورهای سرمایه داری استعماری یا اقمار آنها رقابت کند. سلسله قراردادها و توافقات که طبقه وابسته به استعمار منعقد نموده و فقدان مرز گمرکی موجب شده که سیل کالاهای صنعتی و کشاورزی وارداتی، مانع رشد تولید نه فقط کالاهای صنعتی بلکه محصولات کشاورزی و دامداری گردد.
در جوامع مستعمراتی، فقر اجتماعی همیشه قابل رؤیت نیست بلکه در بسیاری از موارد در پشت پرده یک زندگی معمولی، یک خانه معمولی یا یک لباس معمولی پوشیده می ماند. تغییر مداوم شغل، چند شغلی شدن، اشتغال در امور غیر تولیدی برای اینکه بتوان حداقل زندگی خانوادگی را تأمین نمود. تغذیه از مواد غذایی ارزان، زندگی در مسکن ارزان و در بسیاری از موارد بدون امکانات بهداشتی، جمع آوری مواد غذایی از بقایای زباله های ثروتمندان و ... از جمله علایم آشکار و پنهان توسعه فقر اجتماعی در جوامع استعمار زده است.
فقر اجتماعی به خصوص در روستاهای جوامع استعمارزده در حال افزایش و گسترش است. بر اثر چنین روندی میلیونها دهقان و کارگر کشاورز مجبور به ترک محل اقامت و کار خود شده اند و در جستجوی کار و نان به سوی شهرهای بزرگ جوامع استعمارزده با کشورهای دیگر مهاجرت می کنند. این نیروی عظیم کار که در جوامع مستعمراتی از ده به شهر جریان دارد، به علت فقدان صنایع که بتواند آنها را جذب کند و در نظام تولید شرکت دهد در کنار شهرها در محله های فقیرنشین متمرکز شده و به طور عمده با عرضه نیروی کار ارزان، زندگی فوق العاده مختصری دارند یا ناگزیر از تلاش برای امرار معاش از راههای غیر تولیدی هستند.
اصلاحات ارضی که در پاره ای از مستعمرات انجام گرفت، نتوانست مسئله فقر اجتماعی و مسائل ارضی را حل کند؛ بر عکس، این باصطلاح اصلاحات موجب شد که دامنه نفوذ کالاها وسرمایه های کشورهای سرمایه داری استعماری به دورترین دهات و مناطق عشایری در مستعمرات نیز برسد و محصولات کشاورزی بیش از گذشته تحت سلطه و نفوذ این کشورها تولید و توزیع شود.
عامل دیگر افزایش فقر اجتماعی در مستعمرات، مسئله قروض خارجی است (کسری تجارت خارجی، کسری بودجه، خرید اسلحه و ...). طبقات وابسته به استعمار برای ادامه حیات و حکومت خود و حفظ شیوه تولید مستعمراتی از بحرانهای ناشی از همین شیوه تولید که به سبب افزایش غارت و لذا اختلاف طبقاتی در جوامع مستعمراتی بروز می کند دست به استقراض از کشورهای سرمایه داری استعماری می زنند، اما از همین رهگذر نیز سود می برند و منتفع می شوند، درحالی که اقساط و بهره قروض از جیب مردم و از صندوق دولت و با افزایش مالیاتها، عوارض، نرخ کالاها و خدمات دولتی و صدور کالاهای مصرفی مردم عادی به کشورهای سرمایه داری استعماری و غارت منابع و ثروتهای طبیعی کشور مستعمره پرداخت می شود. قروض اخذ شده در جهت منافع اقلیت حاکم و افزایش سرمایه و ثروت آنان به کار گرفته می شود. افزایش مالیاتها، عوارض، نرخ کالاها و خدمات دولتی، موجب کم شدن درآمد واقعی اکثریت مردمی است که مجبورند و می توانند فقط نیروی کار خود را عرضه کنند و بفروشند. صدور کالاهای مصرفی توده مردم، نه فقط موجب تورم و گرانی می شود، بلکه به طور مستقیم صحت و سلامت اکثریت زحمتکشان تهیدست را که دیگر قادر به تغذیه کافی نیستند دچار خطر کرده و به تدریج از میان می برد؛ همان مردمی که در هزینه های درمانی یا سهم اندکی دارند یا اصولا سهمی ندارند. د ردر بسیاری از خانواده هایی که در جوامع استعمارزده با وجود تلاش و کار فراوان گرفتار بلای فقر اجتماعی شده اند، پیش از آنکه کمبود مواد غذایی سلامت افراد خانواده را متزلزل تر کند، در هزینه های مربوط به امور اجتماعی و فرهنگی، لباس، شرایط مسکن، بهداشت و... صرفه جویی می شود. برای اینکه خانواده بتواند در زیر خط فقر به حیات خود ادامه دهد زنان و کودکان نیز مجبور می شوند به صورتی به کسب درآمد بپردازند. در جوامع مستعمراتی مبارزه بسیار خشن و دردناکی برای تأمین حداقل زندگی در منازل، کلبه ها و خیابانها و محل کار جریان دارد.
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)
ایجاد مزارع بزرگ برای تولید یک محصول کشاورزی (تک محصولی) و اصولا جهت یافتن تولید کشاورزی چه از نظر نوع و چه مقدار به بازار جهانی سرمایه داری که حتی امروز عامل مهم ادامه وابستگی مستعمرات به کشورهای سرمایه داری استعماری و ادامه فقر اجتماعی است از نتایج سلطه اقتصادی و سیاسی این کشورها بر مستعمرات می باشد. امروزه در بسیاری از مستعمرات تولیدات کشاورزی داخلی این کشورها نه فقط در بازارهای جهانی و در بازار سرزمینهای مجاور، بلکه حتی در درون این جوامع نیز نمی تواند با محصولات کشاورزی وارداتی از کشورهای سرمایه داری استعماری یا اقمار آنها رقابت کند. سلسله قراردادها و توافقات که طبقه وابسته به استعمار منعقد نموده و فقدان مرز گمرکی موجب شده که سیل کالاهای صنعتی و کشاورزی وارداتی، مانع رشد تولید نه فقط کالاهای صنعتی بلکه محصولات کشاورزی و دامداری گردد.
در جوامع مستعمراتی، فقر اجتماعی همیشه قابل رؤیت نیست بلکه در بسیاری از موارد در پشت پرده یک زندگی معمولی، یک خانه معمولی یا یک لباس معمولی پوشیده می ماند. تغییر مداوم شغل، چند شغلی شدن، اشتغال در امور غیر تولیدی برای اینکه بتوان حداقل زندگی خانوادگی را تأمین نمود. تغذیه از مواد غذایی ارزان، زندگی در مسکن ارزان و در بسیاری از موارد بدون امکانات بهداشتی، جمع آوری مواد غذایی از بقایای زباله های ثروتمندان و ... از جمله علایم آشکار و پنهان توسعه فقر اجتماعی در جوامع استعمار زده است.
فقر اجتماعی به خصوص در روستاهای جوامع استعمارزده در حال افزایش و گسترش است. بر اثر چنین روندی میلیونها دهقان و کارگر کشاورز مجبور به ترک محل اقامت و کار خود شده اند و در جستجوی کار و نان به سوی شهرهای بزرگ جوامع استعمارزده با کشورهای دیگر مهاجرت می کنند. این نیروی عظیم کار که در جوامع مستعمراتی از ده به شهر جریان دارد، به علت فقدان صنایع که بتواند آنها را جذب کند و در نظام تولید شرکت دهد در کنار شهرها در محله های فقیرنشین متمرکز شده و به طور عمده با عرضه نیروی کار ارزان، زندگی فوق العاده مختصری دارند یا ناگزیر از تلاش برای امرار معاش از راههای غیر تولیدی هستند.
اصلاحات ارضی که در پاره ای از مستعمرات انجام گرفت، نتوانست مسئله فقر اجتماعی و مسائل ارضی را حل کند؛ بر عکس، این باصطلاح اصلاحات موجب شد که دامنه نفوذ کالاها وسرمایه های کشورهای سرمایه داری استعماری به دورترین دهات و مناطق عشایری در مستعمرات نیز برسد و محصولات کشاورزی بیش از گذشته تحت سلطه و نفوذ این کشورها تولید و توزیع شود.
عامل دیگر افزایش فقر اجتماعی در مستعمرات، مسئله قروض خارجی است (کسری تجارت خارجی، کسری بودجه، خرید اسلحه و ...). طبقات وابسته به استعمار برای ادامه حیات و حکومت خود و حفظ شیوه تولید مستعمراتی از بحرانهای ناشی از همین شیوه تولید که به سبب افزایش غارت و لذا اختلاف طبقاتی در جوامع مستعمراتی بروز می کند دست به استقراض از کشورهای سرمایه داری استعماری می زنند، اما از همین رهگذر نیز سود می برند و منتفع می شوند، درحالی که اقساط و بهره قروض از جیب مردم و از صندوق دولت و با افزایش مالیاتها، عوارض، نرخ کالاها و خدمات دولتی و صدور کالاهای مصرفی مردم عادی به کشورهای سرمایه داری استعماری و غارت منابع و ثروتهای طبیعی کشور مستعمره پرداخت می شود. قروض اخذ شده در جهت منافع اقلیت حاکم و افزایش سرمایه و ثروت آنان به کار گرفته می شود. افزایش مالیاتها، عوارض، نرخ کالاها و خدمات دولتی، موجب کم شدن درآمد واقعی اکثریت مردمی است که مجبورند و می توانند فقط نیروی کار خود را عرضه کنند و بفروشند. صدور کالاهای مصرفی توده مردم، نه فقط موجب تورم و گرانی می شود، بلکه به طور مستقیم صحت و سلامت اکثریت زحمتکشان تهیدست را که دیگر قادر به تغذیه کافی نیستند دچار خطر کرده و به تدریج از میان می برد؛ همان مردمی که در هزینه های درمانی یا سهم اندکی دارند یا اصولا سهمی ندارند. د ردر بسیاری از خانواده هایی که در جوامع استعمارزده با وجود تلاش و کار فراوان گرفتار بلای فقر اجتماعی شده اند، پیش از آنکه کمبود مواد غذایی سلامت افراد خانواده را متزلزل تر کند، در هزینه های مربوط به امور اجتماعی و فرهنگی، لباس، شرایط مسکن، بهداشت و... صرفه جویی می شود. برای اینکه خانواده بتواند در زیر خط فقر به حیات خود ادامه دهد زنان و کودکان نیز مجبور می شوند به صورتی به کسب درآمد بپردازند. در جوامع مستعمراتی مبارزه بسیار خشن و دردناکی برای تأمین حداقل زندگی در منازل، کلبه ها و خیابانها و محل کار جریان دارد.
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)
بیشتر بخوانید :
طبقه در جامعهی مستعمراتی
توسعه، رهایی یا تشدید وابستگی؟
ادغام در زمینه سرمایه
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}